اقدامات منافقان برای تخریب تاریخ زندگی ام المؤمنین ص و نتایج آن
#شیدای_امین
اقدامات منافقان برای تخریب تاریخ زندگی ام المؤمنین ص و نتایج آن
منافقان تا آنجا که توانستند برای عایشه و حفصه منقبت جعل کردند تا برای آنان مجالی برای خودنمایی در بین عوام از مردم درست کنند؛ به عنوان مثال روایتی مانند روایت چهار زن برگزیده ی بهشتی که به آن اشاره نمودیم را جعل کرده و در آن به نقل از رسول خداص عایشه را افضل زنان عالم معرفی کردند؛ حال آنکه آنان از فهم این مطلب غافل بودند که حب و بغض یا تعریف و تقبیح پیامبر اسلام ص و ائمه اطهار ع مانند بسیاری از افراد بشر، برگرفته از امیال و غرائز بشری نمی باشد؛ بلکه این تعریفات و ابراز محبت ها و یا تقبیحات و اظهار ناخشنودی ها تنها و تنها با یک معیار انجام شده و آن معیار، تقوی است زیرا به واسطه آیه کریمه«ان اکرمکم عندالله اتقاکم» معیار محبت و کرامت در نزد خداوند فقط است و با توجه به آیه «لا ینطق عن الهوی» تقوی می باشد می بایست اذعان نمود که تمامی فرمایشات و گفتار صادره از پیامبر اسلام ص فقط به اذن حق تعالی و مطابق با خواست او بیان شده است.
لذا با کنار هم قرار دادن دو مقدمه فوق بسیار واضح است که امکان ندارد پیامبر اسلام ص معیاری جز تقوا را در تأیید یا رد افراد داشته باشند. اکنون قضاوت در این مورد بسیار آسان است که عایشه ای که به تصریح علمای اهل تسنن بارها اسباب اذیت و آزار پیامبر خداص را فراهم کرد، عایشه ای که بعد از شهادت پیامبر اسلام ص نه تنها سفارشات ایشان را در مورد مودت به ذوی القربی رعایت نکرد، بلکه به جنگ با امیر المؤمنین ع برخاست؛ عایشه ای که بعد از شهادت سبط اکبر پیامبر ص سوار بر قاطر، دستور تیرباران پیکر مطهر ایشان را داد، آیا با این همه جنایات،دارای معیار تقوی است و آیا هیچ انسان عقل و خردی باور می کند پیامبری که علم به گذشته و آینده دارد و همان گونه که ما اطلاع از گذشته داریم او نیز از آینده مطلع است، عایشه را سیده زنان عالم خوانده باشد و او را به عنوان یکی از چهار زن بهشتی یاد نموده باشد؟
در چینش زندگی حضرت ام المؤمنین حضرت خدیجه س دست بردند و آن را به نحو دل خواه خود عوض کردند و آن گونه که مطابق مصالح شان بود ایشان را به مسلمین معرفی کردند. از جمله زندگی ایشان قبل از ازدواج با پیامبر اسلام ص ، سن ایشان، فرزندان حضرت و … موارد قابل تحریف منافقین می باشد.
تا آنجا که توانستند فضائل و مناقب ایشان را حذف نمودند یا به دیگران نسبت دادند تا از فروغ جلوات ایشان در نزد عامه مردم بکاهند و مردم را به طرف دیگران متمایل سازند. این موارد از مهمترین اقدامات منافقین در مسیر تحریف تاریخ زندگی حضرت خدیجه کبری س می باشد.
نتیجه این قدامات، ورود تحریفات عدیده در تاریخ زندگی آن بزرگوار می باشد. باید به این نکته اذعان نمود که این اقدامات نتایج بسیار زیادی در تاریخ صدر اسلام برجای گذارد. نشر و نقل و کتابت روایات پیامبر اسلام ص از طرف دیگر، راه جعل و تحریف را در تمامی امور مربوط به دین باز کرده بود! به صورتی که کافی بود فرعی از فروع دین و یا جزیی از اجزاء اعتقادات اسلامی کوچک ترین ضرری برای دستگاه حکومتی خلفاء و هم چنین توابع آنان داشته باشد تا آن را به کلی حذف نموده و یا چنان دست کاری کنند که دیگر کارآیی خود را از دست بدهد. این روند چنان به شدت دنبال شد که حتی عبدالله بن عمر هم به این مسئله اقرار نموده است که بعد از پیامبر ص حتی نماز هم از خطر تحریف مصون نماند. در یک چنین شرایطی منافقین دست به تحریف در زندگی ام المؤمنین خدیجه س زدند و به وضوح روشن است که اقدامات آنان در این شرایط چه نتایج مخربی توانست به دنبال داشته باشد. آنان با این اقدامات موفق شدند در اذهان جمیع مسلمین در تمامی اعصار این چنین وانمود کنند که: اولًا: خدیجه کبری س محبوب ترین زنان پیامبر اسلام ص نبود به علت آنکه او بیوه بود و تفاوت سنی زیادی با پیامبر اکرم ص داشت و به قول خودشان عجوزهای از عجائز قریش بوده است. بلکه توجه پیامبر ص بیشتر معطوف عایشه جوان بوده است و او را در خاطر خود عزیز می داشته است. ثانیاً: خدیجه کبری س در سن چهل سالگی در حالی که قبلاً با دو کافر ازدواج نموده بود به نکاح پیامبر اسلام ص در آمده است. ثالثاً: پشتوانة مالی اسلام در سیزده سال حضور پیامبر اکرم ص در مکه ثروت ابی بکر که اتفاقاً پدر عایشه هم می باشد، بوده است و ثروت ام المؤمنین خدیجه کبری س در راه پیشبرد اهداف دین تاثیر نداشت و یا در مقابل آن به حساب نمی آید. آنان با نشر این اکاذیب و رسوخ دادن آن به درون تاریخ، سعی در مخدوش کردن جلوه ام المؤمنین س داشتند و به گونه ای ماهرانه این کار را انجام دادند که در مرحله نخست هر شخصی سر تسلیم در مقابل آن فرود می آورد، اما غافل از این مسئله بودند که اولاً برخی از این تحریفات با مسلمات اعتقادی مخالف است و پیروان مکتب اهل بیت ع به علت اتصال به ائمه اطهار ع از چنان استغنای اعتقادی برخوردارند که اگر هزار دلیل تاریخی بر خلاف اعتقادات آنان وجود داشته باشد، کنار زدن آن را آسان و سهل می بینند.
پس در نظر آنان این گونه نمی باشد که تنها ورود یک مطلب در تاریخ، دلالت بر حقیقت آن مطلب نیز داشته باشد، بلکه پیروان مکتب اهل بیت ع در مرز تعالیم آن بزرگواران حرکت می کنند؛ هر چه با آن موافق بود را می پذیرند و هر چه مخالف بود را رد می نمایند. و مطلب بعد اینکه: در تمامی موارد یاد شده ادله و شواهدی در تاریخ وجود دارد که بیانگر حقیقت محض و باطل کننده و خط تحریف و نفاق می باشد.
منبع: برگرفته از کتاب سیری در زندگانی ام المؤمنین حضرت خدیجه س