مردان پر افتخار این سرزمین....
?به مناسبت حمله ی غرور افرین موشکی سپاه به تروریست ها در سوریه
?به نام دانشمند شهید
حسن طهرانی مقدم
سردار موشکی ایران
(قسمت اول)
? صدام که در قید هیچ اخلاق و منشی نبود از ابتدای جنگ به شهرها و مردم بی دفاع هم حمله برد و اقدام به موشک باران و حمله ی هوایی به شهرهای مختلف ایران کرد.
هر چقدر پیشروی نیروهای ایرانی بیشتر می شد صدام بیشتر ، تمرکز خود را بر روی جنگ شهرها می گذاشت که در سال 63 و بعد از عملیات بدر به اوج خود رسید.
میخواست روحیه ی مردم رو ضعیف کنه تا حمایت از رزمندگان پایین بیاد و مردم از جنگ خسته شوند،تو ماه رمضون دم سحر وافطار میزد یا در ایام عید و نوروز میزد مردم هم طاقتشون طاق شده بود و شعار میدادن:
موشک جواب موشک
اما مشکل اینجا بود که ایران نه موشک داشت و نه نیروی متخصص موشکی و نه حتی کشوری که بتواند از او موشک بخرد؛ اما در تیر ماه سال 63 دوکشور سوریه و لیبی از آقای محسن رفیقدوست (وزیر وقت سپاه) دعوت کردند.
این دعوت بهترین و تنها موقعیت ایران برای تهیه ی موشک بود.
در سوریه حافظ اسد گفت پادگان ها و امکانات موشکی ما در دست ارتش روسیه است به همین دلیل توان اهدای موشک به شما را نداریم اما حاضریم به نیروهای شما آموزش های موشکی بدهیم؛ این شد که فرمانده وقت توپخانه ی سپاه یعنی حسن طهرانی مقدم مسئول اعزام نیرو به سوریه جهت گذراندن دوره ی آموزشی شد.
وقتی تیم طهرانی مقدم به سوریه رفت ، افسران سوری گفتند اگر همه ی تیم ، مهندس باشند آموزش شما سه سال طول خواهد کشید.
اما طهرانی مقدم گفت ما فقط سه ماه وقت داریم که باعث خنده ی طولانی افسران سوری شد اما ده روز بعد از شروع دوره نظرشان برگشت و واقعا دوره سه ماهه تمام شد.
همزمان مذاکرات با لیبی نتیجه داد و قذافی قبول کرد که 8 فروند موشک و دو سکوی پرتاب به ایرانی ها بدهد ولی شرط کرد که خودمان پرتاب می کنیم.
بچه ها از سوریه برگشتند و تحت عنوان آبدارچی و راننده و… دور و بر لبیایی ها بودند حتی خود حاج حسن.
نگاهش این بود که اگر فردا اینها گفتند نیستیم خودمان بتوانیم بزنیم برای همین موافقت مسئولین را به سختی گرفت که دوتا از هشت موشک را برای مهندسی معکوس تحویل تیم موشکی بدهند.
اولین موشک قرار بود به بغداد شلیک شود اما دقایقی مانده به شلیک امام فرمان داد فعلا به جای دیگری بزنید شاید صدام متنبه شد.
بنابراین اولین شلیک ایران پالایشگاه کرکوک رو مورد اصابت قرار داد.صدام گفت ایران توان حمله ی موشکی ندارد و این یک عملیات خرابکارنه بود در نتیجه موشک دوم به بانک 18 طبقه ی رافدین عراق در بغداد شلیک شد.
(بعدها فهمیدند آنجا مقر اصلی استخبارات عراق بوده است.)
حمله ی موشکی ایران در جواب استراتژی جنگ شهرهای صدام ادامه داشت مجموعا ایران توانست سی فروند موشک از لیبی تهیه کند اما بعد از شلیک موشک 21ام فهمیدند که تیم لیبیایی دیگر حاضر به همکاری نیست.
ظاهرا دوباره شیطان بزرگ کار خود را کرده بود؛ امریکا و شوروی توانسته بودند قذافی را مجاب به عدم حمایت از ایران کنند.
تیم لیبیایی گفت دستور داریم دیگر شلیک نکنیم و سریعا ایران را ترک کنیم.
ولی این تمام قصه نبود آنها قبل از رفتن یک خرابکاری بزرگ کردند و 32 قطعه ی اساسی از موشک و لانچر را برداشتند و بر سیستم آنها نیز خساراتی وارد کردند طوری که به قذافی گفتند اگر خودمان هم بخواهیم دیگر نمیتوانیم آنا را درست کنیم.
صدام در بین افسران خود ظاهر شد؛در یک دستش قرآن و در دست دیگرش خاک بود،قسم خورد به این دو که ایران دیگر توان پاسخ به حملات شهری ما را ندارد و این جمله آغاز دور جدیدی ازحملات وحشیانه به شهرهای ایران بود.
باید جواب صدام داده می شد وگرنه یک قتل عام در شهرهای ایران رخ میداد از 4 دی ماه سال 65 تا 21 دی ماه در 17 روز نفس گیر شب و روز کار کردند حالا وقتش بود که اون همه سختی در سوریه و خضوع برای خدمتکار شدن نیروهای لیبیایی جواب دهد و در ناباوری همگان موفق به تعمیر سکوی پرتاب و موشک ها شدند و در آخرین روزهای دی ماه سال 65 اولین تیم موشکی ایران اولین موشک خود را با موفقیت شلیک کرد.
اولین موشک که می خواست شلیک بشه حاج حسن رو به قبله نشست و به خدا گفت خدایا ما نمیخوایم مردم عراق رو بکشیم این بعثی ها اند که هم عراقی ها و هم مارو میکشند این موشک را ببر و بزن به باشگاه افسران بعث.
موشک شلیک شد و چند دقیقه بعد بی بی سی اعلام کرد یک موشک به باشگاه افسران عراق اصابت کرده که تعداد زیادی از افسران کشته شدند بعدها معلوم شد که در این حمله بیش از 200 افسر کشته شدند.
چهارم دی ماه سالروز آغاز حرکت موشکی ایران و سردار رشید اسلام حسن طهرانی مقدم است؛ در طول این ماه و در پست های بعدی بیشتر در مورد سرنوشت این فعالیت ها و اثراتش صحبت میکنیم.
▫️(پایان قسمت اول)▫️
???
?کانال هیات عاشقان مهدی (عج)
?
??
???
??????