دوست من می دانم چه می کشی خوب می دانم...
?نامه شهید آوینی خطاب به ابراهیم حاتمی کیا در سال 71
? آقای حاتمیکیا، بگذار که با همین خطاب آغاز کنیم تا از نگاشتن باز نمانم. چرا که اگر بخواهم آنگونه بخوانمت که در دل به تو میاندیشم دیگر جز آنکه نامت را بر زبان بیاورم چیزی برای گفتن نمیماند.
? دوست من، میدانم که چه میکشی خوب میدانم اما تو که در دامنه آتشفشان منزل گرفتهای باید بدانی که چگونه میتوان زیر فوران آتش زیست. ما را خداوند برای زیستنی چنین به زمین آورده است چرا که مرغ عشق ققنوس است که در آتش میزید نه آنکه رنگین کمان میپوشد و در بوستانهای عافیت، شکر میخورد و شکرشکنی میکند. مگر سوخته دلی و سوخته جانی را جز از بازار آتش میتوان خرید؟
? تو میراث دار امیراسکندر یکهتاز هستی و من نمی دانم به تو چه بگویم جز اینکه همین طور بمان اگر چه می دانم
زیستنی چنین که تو داری چقدر دشوار است و عجب جراتی میخواهد.