سلوک عاشورایی و عزت مداری در گفتار و رفتار امام حسین(علیه السلام)
سلوک عاشورایی و عزت مداری در گفتار و رفتار امام حسین(علیه السلام)
۱- بعد از مرگ معاویه، یزید به استاندار مدینه، ولید بن عتبه، دستور داد از حسین بن علی(علیه السلام) بیعت بگیرد وقتی ولید، امام(علیه السلام) را احضار و مسأله بیعت با یزید را مطرح کرد، حضرت فرمود:« مِثلِی لَا یُبَایِعُ مِثلَه»؛[1] «شخصیتی هم چون من، با مرد فاسدی چون یزید، بیعت نمی کند».
********
۲- وقتی مروان با مکر و حیله، بیعت با یزید را خیر دنیا و آخرت خواند، امام حسین(علیه السلام) در جواب فرمود:«إّنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إلَیهِ راجِعُونَ وَ عَلَی لإِسلَامُ إِذ قَد بُلِیَتِ الأُمَّةُ بِرَاعٍ مِثلِ یَزِیدَ وَ لَقَد سَمِعتُ جَدِّی رَسُولَ اللهِ(صلی الله علیه و آله) یَقُولُ الخِلَافَةُ مُحَرَّمَةٍ عَلَی آلِ أبِی سُفیَانَ»[2] ؛ «هنگامی که یزید[فاسد و شارب الخمر] بر مردم مسلمان، حکومت نماید باید فاتحه اسلام را خواند! من از جدم رسول خدا(صلی الله علیه و آله) شنیدم که فرمود: “حکومت آل ابی سفیان حرام است"».
********
۳- در مدینه، برخی افراد، زمانی که فهمیدند حضرت زیر بار بیعت نمی رود، از روی خیرخواهی به ایشان پیشنهاد سازش با یزید را دادند. یکی از این افراد«عُمر اَطرف» بود که علاقۀ فراوانی به امام حسین(علیه السلام) داشت و برای ایشان، احساس خطر می نمود.
حضرت در پاسخ او فرمود:« پدرم از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) خبر کشته شدن خویش و هم چنین خبر کشته شدن مرا برای من نقل نمود و به من خبر داد که قبر من در نزدیکی قبر او قرار خواهد گرفت. آیا گمان می کنی من از چیزی که تو می دانی، بی اطلاع هستم؟ ولی به خدا قسم که من هیچ گاه به زیر بار ذلّت نخواهم رفت»[۳].
********
۴- از جمله افرادی که در مورد تصمیم امام(علیه السلام)، اظهار ترس و وحشت کرد، محمد حنفیّه بود. وی قصد داشت با سخنانی از روی محبت و دلسوزی، حضرت را از تصمیمی که گرفته بود، منصرف سازد.
بر این اساس، به ایشان عرض کرد:« اگر تو هدف تیر بلا گردی، خون بهترین افراد امت بر زمین خواهد ریخت» و به حضرت سفارش کرد وارد شهرها نشود و راه دشت و بیابان را در پیش گیرد؛ اما حضرت اباعبدالله(علیه السلام) در جواب فرمود:« َِا أشخِی وَ اللهِ لَو لَم یَکُن مَلجَاُ وَ لَا مَاَویً لَمَا یَایَعتُ یَزِیدَ بنَ مُعَاوِیِه»[4]؛ « برادرم! به خدا قسم؛ اگر در تمام دنیا هیچ پناهگاهی برای من نباشد، باز هم با یزید بیعت نخواهم کرد».
********
۵- امام حسین(علیه السلام) هنگام ورود به کربلا( روز دوم محرم سال ۶۱ه) برای اصحاب و اهل بیت خویش، خطبه ای ایراد نمود و در ضمن آن فرمود:«إِنِّی لَا اَرَی إِلَّا سَعَادَهً وَ الحَیَاهَ مَعَ الظَّالِمِینَ إِلَّا بَرَما»[5] ؛ « در نظر من، مرگ چیزی جز سعادت نیست و زندگی با ستمکاران، برای من خسته کننده و ملال آور است».
********
۶- شهادت و مرگ سرخ، عزت می آفریند؛ لذا در روز عاشورا امام حسین(علیه السلام) از کشته شدن و تکه تکه گشتن نمی هراسید و حتی از این که بدنش زیر سمّ اسبان، پاره پاره شود و بدون غسل و کفن، بر زمین گرم کربلا بماند، ابائی نداشت؛ چرا که در مکتب حسینی: «مَوتٌ فِی عِزًّ خَیرٌ مِن حَیَاهٍ فِی ذُل»؛[6] « مرگ با عزت، بهتر است زندگی همراه با ذلت و خواری».
********
۷- امام حسین(علیه السلام) در روز عاشورا به صراحت فرمود:«لَا وَ اللهِ لَا اَعطِیکُم بِیَدیِ إِعطَاءَ الذَّلِیلِ وَ لَا دَفِرُّ فِرَارَ العَبِید»[7]؛ «من هرگز دست ذلت به شما نمی دهم و مانند بردگان فرار نمی کنم».
********
۸- در روز عاشورا، آن هنگام که ابن زیاد پیشنهاد تسلیم شدن حضرت را مطرح کرد، امام(علیه السلام)، خطاب به کوفیان فرمود:
«ألَا إِنَّ الدَّعِیَّ ابنَ الدَّعِیَّ قَد رَکَزَ بَینَ اثنَتَینِ بَینَ القله[السَّلَّهِ] وَ الذِّلَّهِ وَ هَیهَاتَ منّا الذّلّه یشاَبی اللهُ ذَلِکَ وَ رَسُولُهس وَ جُدُودُ طَابَت وَ حُجُورٌ طَهُرَت»[8] ؛ « آن زنا زاده پسر زنا زاده، مرا بین دو امر مخیر کرده است که یا جنگ را بپذیرم و یا ذلت را. ذلت از ما دور باد. کسی که در دامان پیامبر(صلی الله علیه و آله) و علی و فاطمه(سلام الله علیها) پرورش یافته است، هرگز تن به ذلت و خواری نمی دهد».
اگر پیکرم از تیغ دو صد پاره کنید از شهر و دیار خویش آواره کنید
این دشت اگر زخون ما موج زند هیهات که روی عجز نظاره کنید[9]
********
۹- آن گاه که گرگ صفتان و کرکس های جبهۀ باطل به خیام آل الله هجوم آوردند، در آن لحظات پایانی و نفس گیر جدال بین حق و باطل، در آن هنگامۀ عصر که نامردی و بی عدالتی بیداد می کرد، ناگاه امام جبهۀ حق، به خروش آمد و چنان فریادی برآورد که برای همیشۀ تاریخ، وجدانهای بشری را بیدار کرد:« یَا شِیعَةَ آلِ أبِی سُفَیانَ إّن لَم یَکُن لَکُم دِینٌ وَ کُنتُم لَا تَخَافُونَ المَعَادَ فَکُونُوا أَحرَاراً فِی دُنیَاکُم»[10] ؛ «ای پیروان آل ابی سفیان! اگر دین ندارید و از قیامت نمی هراسید، لااقل در دنیایتان آزادمرد باشید».
این جملۀ بسیار زیبا سیدالشهداء(علیه السلام)، منشوری است برای همۀ جهانیان، در همۀ عصرها و نسل های آتی بشری.
پی نوشت ها:
1.سید بن طاووس، لهوف، ص۱۹٫
2. همان، ص۲۰
3. لهوف، سید بن طاووس، ص۱۹٫
4. مقتل الحسین(ع)، خوارزمی، ج۱، ص۱۸۸٫
5. کشف الغمه،ج۲،ص۳۲٫
6. مناقب آل ابی طالب، ج۴، ص۶۸٫
7. حماسۀ حسینی، استاد مرتضی مطهری، ج۲، ص۱۸۷٫(به نقل از: شیخ مفید، ارشاد، ص۲۳۵).
8. تحف العقول، ص۲۷۵؛ با کمی تفاوت، بحارالانوار، ج۴۵، ص۸٫
9.عباس براتی.
10. مقتل الحسین(ع)، خوارزمی، ج۲، ص۳۳٫